صحبت از فناوری که میشود، خود را محیط در جهانی از دانشهای گوناگون میبینیم؛ دانشهایی که ابتدای تاریخشان را باید در دل غارهای صخرهای و سنگ نگارههایشان جست. مکانهایی افسانهای که توسط باهوشترین نیاکانمان به نخستین مراکز پیشرفت انسان بدل شدند و با گذر از مسیری طولانی و پخته شدن طی هزاران سال زیر دست میلیونها انسان نابغه، امروز بدست ما رسیدهاند.
گاهی که فارغ از شلوغی و هیاهوی جهان، به خود میآییم و با چشم کنجکاو و هوشمند اجداد باهوشمان، به اشیا اطراف نگاه میکنیم، ثمره تفکر و خلاقیت مردمان، مهندسان و دانشمندان شناس و ناشناس دوران را در تکاملشان میبینیم. از خودکاری که در دست داریم و روزگاری قلم پری بوده است در دستان فردوسی و ژول ورن، تا هزاران سال قبل، آنگاه که اولین دلنگران حیات انسان، قابلیت نگارش و عظمت آن را در قالب تکه سنگی تیز، شاخه درختی نیم سوخته یا قطره خونی دیدند برای تصویرگری دیوارههای دل کوههای بلند تا دانه لوبیایی که حاصل دید تیز کشاورزان باهوش و با تجربهای است که هر ساله بهترین بوتهها را در بین هزاران بوته مزرعه تشخیص دادند و تکثیرش کردند و فصل به فصل ذرهای بر کیفیت آن افزودند تا ما امروز دستچین ژنتیک هزاران سال علم نابغههای گمنام تاریخ زمین را به ارث ببریم.
شاید آن روز که در جمع مردان خسته از شکار برگشته قبیله، دور آتش دهانه غار، شب هنگام زمانیکه ریش سفید دانا به آسمان پرستاره اشاره میکرد و با تکه ذغالی تصویر محوی از آن را بر روی صخرهای صاف و کهنسال حک مینمود و افسانه اجدادشان را با آرامش به تقدیس میکشید و در چشم باهوشترین کودکان قوم، شوق رسیدن به نورهای درخشان آن بالا، درخشیدن میگرفت، کسی گمان نمیبرد روزی خواهد رسید مردمانی در آینده، آرزوی پروازشان را از قلبها به روی کاغذ آورند و در اندک زمانی به واقعیت بدل سازند و آسمان پرستاره را درنوردند و علمش را از آن خود نمایند.
حتی آن زمانی که طنین چکاچاک شمشیرهای جنگاوران در میانه نبردهای خونین مرگبار گوش جهان را پر کرده بود و پهلوانان و سرداران دلیر تنه بر اساطیر میزدند و برخورد سم اسبان برق از سنگها میجهاند و تیغههای بران پولادشان خراش سرخ بر جانها، پولادپروران پتک بدست لشگر، یگانه آگاهان به راز ساخت این سلاحها، باور نمیکردند روزی برسد که محققان آنها را نخستین پایهگذاران فناوری نانو بدانند. یا در آن گوشه دور، آن کودک پنج هزار ساله، سر مست از زیبایی رود و مبهوت از ابهت گاندوی کناره آن، شاید هرگز باور نداشت هنگامی که ردیف تیز دندانهای برنده دهان بزرگ کروکودیل گاندو، را مینگریست و در آن تنها نشانههای مرگ و درد را میدید، روزی فرارسد که انسانی دیگر، این ماشین کشتار را به شکل راهنمایی برای ساخت پنس جراحی ببیند و ابزار درمان و زندگی!
قرنها و سالها گذشت و مهندسان، محققان و نوابغ، علم را از قوس دیواره غارها، شکوفاندند و ذره ذره و جرعه جرعه نوازیدند و بالاندند و پرورش دادند و به نسل ما رساندند. نسلی که وارث یک علم خاص است! علم اطلاعات، علمی که فناوری را زیر پر و بال خود گرفت و نام فناوری اطلاعات (IT) را به یدک کشید و پیشرفتش را و ارتباطش را و اتصالش را چنان سرعت داد که به گواه جهانیان، هر سال دو برابر میگردد. علمی که کارش را در گردآوری، پردازش، ذخیرهسازی و توزیع اطلاعات و توسعه سیستمهای عمل به این وظایف، تعریف کردهاند.
فناوری اطلاعات علمی است که باید بنیان خود را مدیون اولین انسانی باشد که به فکر حفظ و انتقال اطلاعات با کشیدن خطوطی بر روی دیواره صخرهای غار افتاد. فناوری اطلاعات علمی جدید با قدمتی به قامت تاریخ که دینش را تنها با گسترش و بهینهتر ساختن علم و فناوری، ادا خواهد کرد و ما وارثان علم و اطلاعات باید به احترام آن اولین باهوش غریبه برخیزیم و درود بفرستیم. آری ما مدیونیم به آن اولین انسان باهوش که اولین خط را کشید بر آن صخره سخت و هر آنچه که مینویسد.
سرنشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطره چکید و نامش دل شد
این بود راز داستان افسانهای لوگوی جدید آی تی مد ، یادآور آن زمانی که اولین باهوش، اولین کنجکاو، ناخوداگاه آیتی، مودش شد و اولین خط را بر روی صخرهای سنگی، برایمان به یادگار گذاشت و نطفه “دانش”، حیاتیترین نیروی تاریخ را در سیاره تبعید، پراکند!